در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است در اختلال دو قطبی، به طور همزمان اپیزود هیپومانیا (یا مانیا) و افسردگی را تجربه کنیم؟ باید بگوییم، بله چنین چیزی می تواند رخ دهد.
برخی از مطالعات، شایع ترین حالت خلقی در اختلال دوقطبی را، ترکیبی از علائم هیپومانیک/ مانیک و افسردگی نشان می دهند. در واقع، تصویر کلاسیک اختلال دوقطبی که دوره ای متناوب بین قطب های خلق و خوی بالا و پایین دارد، یک ساده سازی بیش از حد است. در خود نام اختلال دو- قطبی، احتمالاً نسبت به اصطلاح قدیمی تر این اختلال، یعنی اختلال مانیا- افسردگی، دقت کمتری به خرج داده شده است.
نویسنده: دکتر مارک بائر/ منبع: dbsalliance.org
مترجم: دکتر پیمان دوستی
اگرچه اختلال دوقطبی به عنوان یک اختلال مربوط به خلق شناخته می شود، اما تحقیقات فراوانی نشان می دهند که علامت اصلی هیپومانیا و مانیا، خلق و خوی بالا نیست، بلکه بیش فعالی است.
همانطور که بسیاری از افراد گاهی تجربه کرده اند، خلق می تواند افزایش یافته یا تحریک پذیر باشد. اما چیزی که همیشه در دورههای مانیا یا هیپومانیا ظاهر میشود، احساس «سریع بودن/ تندی» جسمی و/ یا ذهنی است.
سرعت زیاد افکار به شکلی که انگار باهم مسابقه می دهند، احساس تحت فشار بودن برای حرف زدن/ یا پرحرفی، کاهش نیاز به خواب، شروع پروژههای زیاد و تصمیمگیریهای تکانشی، همگی ناشی بیش از حد فعال بودن ناشی میشوند.
بسیاری از اوقات این حس بیش فعالی خوشایند است – زمانی که شخص به طور خاص احساس اعتماد به نفس دارد، احتمال بیشتری دارد که قاطعانه عمل کند و اغلب احتمال بیشتری دارد که ریسک کند.
با این حال، گاهی اوقات بیش فعال بودن فقط به این معناست که «موتورتان را نمی توانید خاموش کنید». این موضوع میتواند به تحریکپذیری یا بیقراری منجر شود، بهویژه اگر فرد با واقعیت یا افراد دیگری مواجه شود که با انتظارات او مطابقت ندارند. بنابراین آنچه در مانیا یا هیپومانیا رایج است، احساس بیش فعالی است، اما خلق و خوی می تواند متغیر باشد.
بنابراین، به طور کلی، تعجب آور نیست که خلق و خوی در هیپومانیا یا مانیا گاهی اوقات افسرده می شود. در واقع، ممکن است دقیقتر باشد که اختلال دوقطبی را نه بهعنوان حالت متناوب خلقهای خیلی بالا و خیلی پایین، بلکه بهعنوان وضعیت دورههای افسردگی مکرر با دورههای بیش فعالی یا دورههای بیش فعالی مکرر با پریودهای کندی و افسردگی، در نظر بگیریم– و گاهی اوقات این دورهها متناوب میشوند.
از آنجا که بسیاری از مردم فکر می کنند که اختلال دوقطبی فقط می تواند “دو قطبی” باشد، ممکن است با ارائه دهندگان سلامت روان در مورد احساس افسردگی و یا سرعت بالا صحبت نکنند. مفروضات یا برچسبها گاهی اوقات میتوانند مانع درک شما شوند.