در یک نگاه ابتدایی، ممکن است به نظر برسد که طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، پارادایمهای متفاوتی را به کار میگیرند.
طرحواره درمانی، وزن قابل توجهی به تجربیات اولیه زندگی اجتماعی میدهد و بیان میدارد آنها منجر به ایجاد خاطرات عمدتاً ضمنی میشوند.
این خاطرات در زمینههای خاص دوباره فعال میشوند و اغلب از طریق استراتژیهای ناکارآمد (سبکهای مقابلهای)، مدیریت میشوند.
طرحواره درمانگر به دنبال اصلاح این خاطرات طبقه بندی شده به عنوان الگوهای زندگی است (هیث و استارتاپ، ۲۰۲۰).
درمان پذیرش و تعهد/ اکت، به دنبال تغییر واکنشهای ما نسبت به تجارب روانشناختیمان، ایجاد انعطافپذیری بیشتر با در نظر گرفتن آنچه در لحظه کنونی رخ میدهد، و متعهدانه دنبال کردن ارزشها، است (هیز، ۲۰۱۹).
در یک نگاه عمیقتر، علیرغم پارادایمهای متفاوت درمان پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی، امکان ترکیب این رویکردها وجود دارد.
طرحوارههای ناسازگار در موقعیتهای فعال ساز، از طریق تجارب، افکار و عواطف، به عنوان یک الگو آشکار میشوند.
تغییر رابطه بین فرد و این تجربیات خصوصی، از طریق استفاده از مایندفولنس و تکنیکهای برگرفته از درمان پذیرش و تعهد/ اکت امکان پذیر است (کوزینو و تان- لان، ۲۰۱۳).
در این ویدیو، دکتر پیمان دوستی توضیحات کوتاهی در خصوص درمان ادغام شدهی پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی میدهد.