طرحواره به معنی درک و دریافت نقاط اشتراک عناصر یک مجموعه، بین موقعیت فعلی و موقعیتی که در گذشته تجربه شده است، تعریف میشود. در یک موقعیت خاص، طرحوارهای از ما که مربوط به آن موقعیت است فعال میشود و با استفاده از آن، موقعیت را درک و تفسیر می کنیم.

برخی طرحوارهها در اوایل زندگی شکل میگیرند که به آنها طرحوارههای اولیه گفته میشود. طرحوارههای اولیهای که در نتیجه تجارب ناگوار کودکی به شکل ناسازگار شکل میگیرند و ممکن است هسته اصلی مشکلات روان شناختی ما باشند، طرحوارههای ناسازگار اولیه نامیده میشوند (یانگ، ۱۹۹۰، ۱۹۹۹).
منبع: یانگ و همکاران (۲۰۰۳)
طرحوارههای ناسازگار اولیه، برای بقای خودشان میجنگند. در واقع ماهیت ناکارآمد طرحوارههای ناسازگار وقتی ظاهر میشوند که فرد در تعاملات روزمرهاش با دیگران، به شکل ناخودآگاه به گونهای عمل میکند که طرحوارههای او تایید شوند. در واقع، طرحوارههای ناسازگار اولیه به مانند یک تله، تکرار شونده هستند.
طرحوارههای ناسازگار اولیه، باورهای بنیادین و روایتهایی هستند که ما درباره خودمان و رابطههایمان ساختهایم. این باورها و روایتها، ادراک و تجربههایمان با دیگران را تحریف میکند و میتواند پیشگوییهای خودکامبخشی در رابطه را ایجاد کنند. در واقع، طرحوارهها مانند عینکی هستند که ما به چشم میزنیم و نحوه دریافت اطلاعات و چطور معنا دادن به آن اطلاعات را به گونهای که باورها و روایتهای ما تایید شوند، تحریف میکنیم. آنها، پیامهای تکرار شوندهای هستند که موجب میشود به روشی انعطاف ناپذیر، خودمان و روابطمان را درک کنیم.
هر طرحواره برای فعال شدن، نیاز به یک موقعیت فعال ساز دارد. مانند دیر جواب پیام دادن یک دوست که ممکن است فرد آن را نشانهای برای طرد شدن یا نادیده گرفته شدن در نظر بگیرد. هرچه طرحوارهای شدیدتر باشد، موقعیتهای بیشتری میتوانند آن را فعال کنند.
نیازهای هیجانی ارضا نشده
طرحواره های ناسازگار اولیه، عمدتا به دلیل ارضا نشدن (یا در مواردی بیش از حد ارضا شدن) یکی از ۵ نیاز هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می آیند.
۱) دلبستگی ایمن (امنیت، ثبات، محبت، پذیرش)
۲) خودگردانی/ استقلال، کفایت و هویت
۳) آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم
۴) خودانگیختگی و تفریح
۵) محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری
بر اساس پنج نیاز هیجانی اساسی مطرح شده، ۵ حوزه تشکیل میشود که در مجموع این ۵ حوزه شامل ۱۸ طرحواره میباشند. این حوزهها عبارتند از:
حوزه اول: بریدگی و طرد (نیاز هیجانی: دلبستگی ایمن شامل امنیت، ثبات، محبت، پذیرش)
حوزه دوم: خودگردانی و عملکرد مختل (نیاز هیجانی: خودگردانی شامل کفایت، استقلال، هویت)
حوزه سوم: محدودیتهای مختل شده (نیاز هیجانی: آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم)
حوزه چهارم: دیگر جهت مندی (نیاز هیجانی: خود انگیختگی و تفریح)
حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (نیاز هیجانی: محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری)
حوزه اول: بریدگی و طرد (نیاز هیجانی: دلبستگی ایمن)
افرادی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار دارد نمی توانند دلبستگیهای ایمن و رضایت بخشی با دیگران برقرار کنند. چنین افرادی معتقدند که نیاز آنها به ثبات، امنیت، محبت، عشق و تعلق خاطر بر آورده نخواهد شد. خانوادههای اصلی آنها معمولا ۱) بی ثبات (رها شدگی/ بی ثباتی)، ۲) بد رفتار (بی اعتمادی/ بد رفتاری)، ۳) سرد و بی عاطفه (محرومیت عاطفی)، ۴) طرد کننده (نقص و شرم) یا ۵) منزوی (انزوای اجتماعی/ بیگانگی) هستند.
افرادی که طرحواره آنها در این حوزه قرار میگیرند، اغلب بیشترین آسیب را می بینند. کودکی آنها تکان دهنده بوده و در بزرگسالی نیز به صورت نسنجیده از یک رابطه خود آسیب رسان به رابطهای دیگر پناه می برند یا از برقراری روابط بین فردی نزدیک اجتناب میکنند. محور اصلی درمان این گروه، اغلب رابطه درمانی میباشد.
طرحوارههای حوزه بریدگی و طرد:
رهاشدگی/ طردشدگی/ بی ثباتی:
افرادی که این تله را دارند، اعتقاد دارند روابطشان با افراد مهم زندگی ثباتی ندارد. آنها احساس میکنند فرد یا افراد مهم زندگیشان به دلایل مختلف در کنار آنها نمیمانند، آنها را به شیوههای مختلف نادیده میگیرند یا رویدادهای معمول زندگی از سوی طرف مقابل را نشانهای از طرد شدن یا بی توجهی تلقی میکنند.
در برخی موارد، هنگام فعال بودن این تله ممکن است ما کوچکترین رفتار را به عنوان نشانهای از طرد در نظر بگیریم و سپس خودمان به گونهای رفتار کنیم که ارتباطمان متزلزل شود (گاهی این رفتار پیش دستی گرفتن ما از تجربه طرد است که خود رفتارمان موجب همین تجربه خواهد شد). به یاد داشته باشید که تلهها پیشگوییهایی خودکامبخش هستند، یعنی برای تایید شدن خودشان تلاش میکنند.
گاهی ممکن است فعال شدن این تله به شما بگوید، رها کن قبل از اینکه رها شوی و بدین ترتیب رابطه شما متزلزل شود. در مواردی ممکن است این تله به شما بگوید، اگر میخواهی آسیب نبینی، از لحاظ عاطفی دل نبند.
•
بی اعتمادی/ بد رفتاری:
افرادی که طرحواره بی اعتمادی/ بد رفتاری دارند، بر این باورند که دیگران با کوچکترین فرصت از آنها سو استفاده میکنند.
داشتن این تله ممکن است موجب شود، تا شما کوچکترین چیزی را، نشانهای از مورد سو استفاده قرار گرفته شدن، شک کردن به نیت طرف مقابل یا مورد خیانت واقع شدن، به حساب بیاورید.
در برخی موارد، فرد دارای این تله به شکل افراط گونهای برعکس تله عمل میکند و افراطی یا ساده لوحانه به دیگران اعتماد میکند، هرچند که نتیجه بازهم مورد سوءاستفاده واقع شدن است، در واقع، این ماهیت ناکارامدی تلههاست که باید بازهم تکرار شوند.
•
محرومیت عاطفی:
افرادی که طرحواره محرومیت عاطفی دارند، انتظار ندارند تمایل آنها برای برقراری رابطه عاطفی با دیگران به طور کافی ارضا شود.
ماهیت ناسازگار این تله موجب میشود که فرد، کوچکترین نشانهای را به عنوان نشانهای از مورد محبت واقع نشدن، مورد حمایت واقع نشدن یا درک نشدن در نظر بگیرد و رفتارش بدین شکل هدایت شود.
سه نوع از محرومیت عاطفی شامل:
1-) محرومیت از محبت (فقدان عاطفه یا توجه)
2) محرومیت از همدلی (درک نشدن)،
3) محرومیت از حمایت (راهنمایی نشدن از سوی دیگران)
•
نقص/ شرم:
افرادی که طرحواره نقص/ شرم دارند، احساس می کنند افرادی ناقص، بد، حقیر، یا بی ارزش هستند.
آنها باور دارند اگر خود را در معرض نگاه دیگران قرار دهند، بدون شک طرد می شوند.
این طرحواره معمولا با احساس شرم نسبت به نقایص ادراک شده همراه است.
•
انزوای اجتماعی/ بیگانگی:
افرادی که طرحواره انزوای اجتماعی/ بیگانگی دارند، احساس می کنند با دیگران متفاوتند و وصله ناجور اجتماع هستند.
افراد مبتلا به این طرحواره احساس می کنند به هیچ گروه یا جامعهای تعلق خاطر ندارند.
حوزه دوم: خودگردانی و عملکرد مختل (نیاز هیجانی: خودگردانی شامل: کفایت، استقلال، هویت)
انتظارات فرد از خود و محیطش با تواناییهای محسوس او برای عملکرد مستقل یا موفقیت آمیز تداخل دارد.
طرحوارههای این حوزه معمولا در خانواده هایی به وجود می آید که اعتماد به نفس کودک را کاهش میدهند، گرفتارند، یا بیش از حد از کودک محافظت می کنند و کودک را برای کارهای بیرون از خانه تشویق نکردهاند.
طرحوارههای حوزه خودگردانی و عملکرد مختل
وابستگی/ بی کفایتی:
افراد دارای طرحواره وابستگی/ بی کفایتی نمی تواند مسئولیت های روزمره را بدون کمک قابل ملاحظه دیگران در حد قابل قبولی انجام دهد و ممکن است این حالت به صورت درماندگی ظاهر شود.
فرد دارای تله وابستگی، ممکن است احساس کند که بدون همسرش/ شریک عاطفیاش، نمیتواند از خود مراقبت کند و به شکل ناخودآگاه، مداوم خود را در این چرخه نگه دارد.
•
آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری:
افراد دارای طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری ترس افراطی از اینکه فاجعه نزدیک است دارند.
ترس ها ممکن است متمرکز بر:
الف) حوادث پزشکی
ب) وقایع هیجانی مانند دیوانگی
ج) سوانج محیطی مانند گیر افتادن در آسانسور
•
خود تحول نیافته/ گرفتار:
افراد دارای طرحواره خود تحول نیافته/ گرفتار ارتباط عاطفی شدید و بیش از حد با یکی از افراد مهم زندگی به قیمت از دست دادن فردیت یا رشد اجتماعی طبیعی دارند.
این فرد ممکن است احساس کند وجودش در دیگران ادغام شده و هویت جداگانه ای ندارد.
این طرحواره می تواند به صورت احساس پوچی و سردرگمی، بی جهتی، بی هدفی، و در موارد شدید به صورت شک و تردید در موجودیت فردی بروز کند.
•
شکست:
افراد دارای طرحواره شکست باور دارند که شکست خورده هستند یا در آینده شکست می خورند.
این فرد غالبا احساس بی کفایتی میکند و اغلب فکر میکند در مقایسه با دیگران موفقیت کمتری دارد.
حوزه سوم: محدودیتهای مختل شده (نیاز هیجانی: آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم)
این حوزه مربوط به نقص در محدودیتهای درونی و احساس مسئولیت در قبال دیگران و اهداف بلند مدت زندگی است.
طرحوارههای این حوزه منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران، همکاری با دیگران، تعهد یا هدف گزینی، و رسیدن به اهداف واقع بینانه میشود.
این طرحوارهها در خانواده هایی به وجود میآید که دارای سهل انگاری افراطی، سردرگمی، یا حس برتری هستند.
در برخی موارد ممکن است کودک نتواند ناراحتیهای معمول را تحمل کند یا راهنمایی کافی دریافت نکرده است.
طرحوارههای حوزه بدتنظیمی هیجانی (محدودیتهای مختل)
استحقاق/ بزرگمنشی:
فرد دارای طرحواره استحقاق/ بزرگمنشی معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن بالاتر است، حقوق ویژهای برای خود در نظر می گیرد، و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات اجتماعی بهنجار هستند، ندارد.
اغلب انتظار دارند دیگران هر آنچه او میخواهد را فراهم کنند و برای اینکه بتوانند کسب قدرت کنند یا دیگران را کنترل نمایند، تمرکز افراطی بر برتری جویی (موفق ترین، با استعداد ترین، ثروتمندترین و …) دارند.
فرد دارای این تله ممکن است پیوسته انتظار داشته باشد که همسرش باید نیازهای او را برآورده کند و او حق دارد که انتظار حمایت مداوم داشته باشد.
او ممکن است بدون همدلی با دیگران و بدون توجه به نیازها و احساس های آنها، به رقابت افراطی یا کنترل رفتارهای دیگران روی آورد.
•
خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی:
افراد دارای طرحواره خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی مشکلات مستمر در تحمل نکردن ناکامیها در راه دستیابی به اهداف شخصی یا ناتوانی در جلوگیری از بیان هیجانها و تکانه ها دارند.
چنین فردی درد را تحمل نمیکند، از مسئولیت پذیری گریزان است، به هر قیمتی شده از تعارض جلوگیری میکند و زیاد به خودش سخت نمی گیرد.
این عوامل باعث می شود از رضایت شخصی، تعهد و انسجام شخصیت فرد جلوگیری شود.
حوزه چهارم: دیگر جهت مندی (نیاز هیجانی: خود انگیختگی و تفریح)
این حوزه مربوط به تمرکز افراطی بر تمایلات، احساسها و پاسخهای دیگران است به شکلی که فرد نیازهای خود را نادیده می گیرد.
این کار به منظور دریافت عشق و پذیرش، تداوم ارتباط با دیگران، یا اجتناب از انتقام و تلافی صورت میگیرد.
طرحوارههای این حوزه معمولا در خانوادههایی به وجود میآیند که کودک را با قید و شرط پذیرفتهاند و ممکن است تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی ارزش بیشتری نسبت به نیازها و احساسهای کودک داشته است.
طرحوارههای حوزه دگر جهت مندی
اطاعت:
افراد دارای طرحواره اطاعت احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران را دارند.
آنها این کار را معمولا برای اجتناب از خشم، محرومیت یا انتقام صورت میدهند.
این طرحواره به شکل اطاعت افراطی همراه با حساسیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران تجلی می یابد.
افراد دارای این طرحواره ممکن است رفتار پرخاشگر-منفعل از خود نشان دهند یا طغیانهای عاطفی، علائم روان تنی، کناره گیری از عواطف یا سو مصرف مواد داشته باشند.
•
ایثار:
افراد دارای طرحواره ایثار تمرکز افراطی بر ارضا نیازهای دیگران در زندگی روزمره به قیمت عدم ارضای نیازهای خود دارند.
•
پذیرش جویی/ جلب توجه:
افراد دارای طرحواره پذیرش جویی/ جلب توجه تاکیدی افراطی در کسب تایید، توجه و پذیرش دیگران دارند.
در این طرحواره، احساس ارزشمندی فرد بیشتر به واکنشهای دیگران وابسته است و گاهی این طرحواره با تاکید افراطی بر مقام و منزلت، قیافه و ظاهر، پذیرش اجتماعی، پول یا پیشرفت مشخص میشود.
حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (نیاز هیجانی: محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری)
طرحواره های این حوزه موجب میشوند فرد تاکید افراطی بر واپس زنی احساسها و انتخابهای خود انگیخته داشته باشد.
آنها ممکن است در عملکرد و رفتار اخلاقیای که منجر به از بین رفتن خوشحالی و ابراز عقیده هستند قواعد و انتظارات انعطاف ناپذیری داشته باشند.
این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود میآید که در آنها عصبانیت، توقع، و گاهی تنبیه مشاهده می شود.
در این خانواده ها بر عملکرد عالی و بی نقص گرایی، وظیفه شناسی، پیروی از قوانین، و اجتناب از اشتباه تاکید میشود. همچنین در افراد دارای طرحوارههای این حوزه تمایلی نهفته نسبت به بدبینی و نگرانی وجود دارد و فرد باید در تمام اوقات گوش به زنگ باشد.
طرحوارههای حوزه گوش به زنگی بیش از حد
منفی گرایی/ بدبینی:
افرادی که طرحواره آنها منفی گرایی/ بدبینی است تمرکزی عمیق و مداوم بر جنبههای منفی زندگی همراه با دست کم گرفتن جنبههای مثبت و خوش بینانه دارند.
این طرحواره شامل انتظارات افراطی در طیف وسیعی از موقعیتهای کاری، مالی، و بین فردی است که خود این حالت منجر به اشتباهات شدیدی میشود و ممکن است فرد ترس غیر معمولی از اشتباه کردن داشته باشد.
•
بازداری هیجانی:
افرادی که طرحواره آنها بازداری هیجانی است، بازداری افراطیای در اعمال، احساسات و ارتباطات خود انگیخته دارند
معمولا این بازداری در حوزههای:
الف) بازداری از بروز خشم و پرخاشگری
ب) بازداری از بروز تکانههای مثبت مثل شادی و برانگیختگی جنسی
ج) بازداری از بیان آسیب پذیری یا نیازهای شخصی
د) تاکید افراطی بر عقلانیت و نادیده گرفتن هیجانها
•
معیارهای سخت گیرانه/ عیب جویی افراطی:
افراد دارای طرحواره معیارهای سخت گیرانه/ عیب جویی افراطی، باورهای بلند پروازانهای درباره رفتار، عملکرد، و کوشش خود دارند. این کار معمولا برای جلوگیری از انتقاد صورت می گیرد.
این طرحواره ممکن است به شکل:
الف) بی نقص گرایی
ب) قوانین غیر قابل انعطاف و بایدها
ج) دغدغه زمان و کارآمدی
فرد دارای این تله باور دارد که او و همسرش/ شریک عاطفیاش، باید معیارهای بالای عملکرد را در زندگی و روابط خود بر آورده سازند. او باور دارد که اگر این معیارها توسط او یا همسرش برآورده نشوند، مستحق انتقاد هستند.
این طرحواره معمولا در خانوادههایی به وجود میآید که نسبت به خودشان و دیگران بیش از حد عیب جویی میکنند و توقع دارند کارها با کیفیت عالی و در کوتاهترین زمان انجام شوند.
•
تنبیه:
افراد دارای طرحواره تنبیه، باوری اساسی مبنی بر این که افراد باید به خاطر اشتباهاتشان تنبیه شوند، دارند.
این افراد اغلب احساس خشم، نابردباری و بی صبری نسبت به کسانی (حتی نسبت به خودشان) که طبق معیارهای آنها عمل نکردهاند دارند.